نمایش پست تنها
  #306  
قدیمی 03-06-2011
آناهیتا الهه آبها آواتار ها
آناهیتا الهه آبها آناهیتا الهه آبها آنلاین نیست.
مدیر تالار کرمانشاه
 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 1,458
سپاسها: : 6,194

3,940 سپاس در 933 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

رسم روزگاره :
کسي را که خيلي دوست داري، زود از دست مي دهي پيش از آنکه خوب نگاهش کني.
پيش از آنكه او را در آغوش بگيري . پيش از آنکه تمام حرفهايت را به او بگويي ،
پيش از آنکه همه لبخندهايت را به او نشان بدهي
مثل پروانه اي زيبا، بال ميگيرد و دور مي شود ،
و تو خيال ميكردي تا آخر دنيا مي توني هر روز طلوع آفتاب را با او تماشا كني

رسم روزگاره :
کسي که از ديدنش سير نشده اي زود از دنياي تو ميرود ،
بدون اينكه حتي ردي و نشوني از خودش در دنياي تو به جا بزاره .
چه آرزوهايي با او نداشتي ، چه آينده ي زيبايي را با او مي ديدي،
فرصت نشد كه فقط يك بار سرت را بر روي شانه هايش بزاري و گريه کنی.

رسم روزگاره :
وقتي از هر روزي بيشتر به او نياز داري ،
وقتي هنوز خوشبختي را در كنار او حس نكردي ،
وقتي هنوز ترانه هاي عاشقي را تا آخر با او نخوانده اي ،
دركمال ناباوري مي بيني كه او را در کنارت نيست .
چه فكر پوچي بود كه دست در دست او خنده کنان تا اوج آسمان خواهي رفت .

رسم روزگاره :
با خود گفتي اگر اين بار ببينمش دست او را مي گيرم ،
خيلي محكم مي گيرم و نمي گذارم كه برود .
او بايد براي هميشه پيشم بماند .
دستي را گرفتي اما اين دست كيست كه خيلي سرده ؟
تو دست در دست تنهايي دادي . اون دست رهات نمي كنه !

رسم روزگاره :
او که ميرود ، براي هميشه هم مي رود .
و آنقدر تنها مي شوي که حتي نام روزها را فراموش ميکني
و گذشت زمان را احساس نمي كني ، از صداي تيك تيك ساعت بيزار مي شوي
و با آنكه تنگ دل تو شكست اما ماهيش آزاد نشد.

...



__________________


پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید