خطاب به کوروش کلانتر فقید
به تمام غزلهایت سوگند ای دوست
بازتاب شعر تو در شب این جمع جادوست
و چه زیبا سخن ز هجر میگفتی
از شبی که گذشت و صبحی که پیش روست
چگونه بخوانمت دوباره؟ دفتر شعرمان خالیست
پچگونه بجویمت دوباره؟ از یار تا دوست
به چه امیدی گشوده ای پر پرواز؟
هان بگو بر ما احوال جهانی که آنسوست
می روی ز دو دیده نازنین شعر شبم
می روی و کنون محفلم شده خالی ز دوست
می سرایم برات پاره شعری ز کلام دلم
می نویسمش به یادت، جای تو همینجا بر اوست
یار نازنین پیکر، غنچه هزار دستان
چهچه نوای او و عطر توست که یک رویاست
پیکرت به خاک است و دلی به آسمان داری
آری آری آسمان نیز با تو عرصه یک جادوست
فی البداهه
به یاد کوروش کلانتر
پرنده ای که پر کشید و آسمان را از طرف دیگرش دید
ارادتمند: امیر عباس... بچه تهرانپارس!!
__________________
This city is afraid of me
I have seen its true face
|