نمایش پست تنها
  #785  
قدیمی 03-25-2011
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض


استاد علم! این یكی را بكش قلم!

مرد خیاطی پارجه مشتری را كه برش می‌كرد تك قیچی و اضافه مانده پارچه را پس‌انداز می‌كرد و به صاحبانش نمی‌داد.

شبی در خواب دید روز قیامت شده و او را زیر علم دادخواهی برده‌اند و مشتری‌های او دارند با قیچی آتشین گوشت و پوست او را می‌برند و می‌برند از خواب پرید و با خودش عهد كرد كه دیگر این كار را نكند و باقیمانده پارچه را به صاحبش پس بدهد.


فردا به شاگردش سفارش كرد كه هر وقت دیدی من تكه‌های پارچه را برمی‌دارم تو بگو: "استا، علم" .


از قضا روزی یك پارچه گرانقیمت آوردند كه به تكه‌های آن طمع كرد هرچه كرد دید نمی‌تواند از این یكی بگذرد همین كه برداشت شاگرد گفت: "استا، علم" استا گفت: "این یكی را بكش قلم!"



روایت دوم



علم علم، درد ورم ـ زری كه نبود توی علم!


خیاطی بود كه قسمتی از پارچه‌های مردم را موقعی كه رخت و لباس براشان می‌دوخت برمی‌داشت و وقتی كه زیاد می‌شد پوشاكی درست می‌كرد و می‌فروخت.


شبی در عالم خواب دید كه مرده و جلو تابوتش علم‌های همه رنگ در حركت است و به او می‌گویند: "این علم‌ها از پارچه‌هایی است كه موقع خیاطی دزدیدی" بعد از تقلا و پیچ و تاب زیاد از خواب بیدار شد و پشیمان از كرده‌های گذشته با خودش عهد كرد كه دیگر دزدی نكند.


وقتی هم به دكان رفت به شاگردش سپرد كه: "هر وقت خواستم از پارچه مردم ببرم و بدزدم تو بگو: "علم علم" تا من دست از دزدی بردارم".


اتفاقاً زد و یك پارچه زربفتی پیش خیاط آوردند. خیاط كه چشمش به پارچه زری گران‌قیمت افتاد عهدی كه با خودش كرده بود یادش رفت و قیچی را برداشت تا یك تكه از آن را بچیند و برای خودش بردارد .


شاگرد كه استاد را می‌پایید گفت: "علم علم" استاد اعتنایی به حرف او نكرد. شاگرد این دفعه با فریاد گفت: "استا، علم علم"


خیاط از فریاد شاگرد اوقاتش خیلی تلخ شد و داد زد: "چه خبرته! علم علم و درد ورم ـ زری كه نبود توی علم!"



__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید