
03-28-2011
|
 |
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی 
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
م
ما از خیك دست برداشتیم خیك از ما دست بر نمیداره
ما اینور جوب تو اونور جوب
ما اینور جوب تو اونور جوب، فحش بده فحش بستون، پیراهن یكی شانزده تومنه !
مادر را دل سوزد، دایه را دامن
مادر زن خرم كرده، توبره بر سرم كرده
مادر كه نیست با زن بابا باید ساخت
مادر مرده را شیون میاموز
مارا باش كه از بز دنبه میخواهیم
مار بد بهتر بود از یار بد
مار پوست خودشو ول میكنه اما خوی خودشو ول نمیكنه
مار تا راست نشه بسوراخ نمیره
مار خورده افعی شده
مار خیلی از پونه خوشش میاد دم لونه اش سبز میشه
مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید میترسه
مار گیر را آخرش مار میكشه
مار مهره، هر ماری نداره
مار هر كجا كج بره توی لونه خودش راست میره
ماست را كه خوردی كاسه شو زیر سرت بزار
ماستها را كیسه كردند
ماست مالی كردن
ماستی كه ترشه از تغارش پیداست
ماست نیستی كه انگشتت بزنند
ما صد نفر بودیم تنها، اونها سه نفر بودند همراه
ما كه خوردیم اما نگی یارو خر بود سیرابیت نپخته بود
ما كه در جهنم هستیم یك پله پائین تر
ما كه رسوای جهانیم غم عالم پشمه
مال است نه جان است كه آسان بتوان داد
مال بد بیخ ریش صاحبش
مال به یكجا میره ایمون به هزار جا
مالت را خار كن خودت را عزیز كن
مال خودت را محكم نگهدار همسایه را دزد نكن
مال خودم مال خودم مال مردمم مال خودم
مال دنیا وبال آخرته
مال ما گل مناره، مال مردم زیر تغاره
مال مفت صرافی نداره
پول باد آورده چند و چون نداره
مال ممسك میراث ظالمه
مال همه ماله، مال من بیت الماله
ماما آورده را مرده شور میبره
ماما كه دو تا شد سر بچه كج در میاد
ما و مجنون همسفر بودیم در دشت جنون --- او بمطلب ها رسید و ما هنوز آواره ایم .
ماه درخشنده چو پنهان شود --- شب پره بازیگر میدان شود
ما هم تون را میتابیم هم بوق را میزنیم
ماه همیشه زیر ابر پنهان نمیمونه
ماهی رو هر وقت از آب بگیری تازه است
ماهی ماهی رو میخوره، ماهی خوار هر دو را
ماهی و ماست ؟ عزرائیل میگه بازم تقصیر ماست ؟
مبارك خوشگل بود ابله هم درآورد
مثقال نمكه خروار هم نمكه
مثل سیبی كه از وسط نصف كرده باشند
مثل كنیز ملا باقر
مرد چهل ساله تازه اول چلچلیشه
مرد خردمند هنر پیشه را عمر دو بایست در این روزگار * تا به یكی تجربه آموختن - با دگری تجربه بردن بكار
مرد كه تنبوتش دو تا شد بفكر زن نو میافته
مرده را رو كه رو بدی بكفن خودش میرینه
مردی را پای دار میبردند زنش میگفت : یه شلیته گلی برای من بیار
مردی كه نون نداره اینهمه زبون نداره
مرغ بیوقت خوان را باید سر برید
مرغ زیرك كه میرمید از دام - با همه زیركی بدام افتاد
مرغ گرسنه ارزن در خواب می بینه
مرغ، هم تخم میكمه هم چلغوز
مرغ همسایه غازه
مرغی را كه در هواست نباید به سیخ كشید
مرغ یه پا داره
مرغی كه انجیر میخوره نوكش كجه
مرگ برای من، گلابی برای بیمار
مرگ به فقیر و غنی نگاه نمیكنه
مرگ خر عروسی سگه
مرگ خوبه اما برای همسایه
مرگ میخواهی برو گیلان
مرگ یه بار شیون یه بار
مزد آن گرفت جان برادر كه كار كرد ! " نابرده رنج گنج میسر نمی شود ... " " سعدی "
مزد خر سور چرونی خر سواریست
مزد دست مهتر چس یابوست
مسجد نساخته گدا درش ایستاده
مشتری آخر شب خونش پای خودشه
مشك خالی و پرهیز آب
معامله با خودی غصه داره
معامله نقد بوی مشك میده
معما چو حل گشت آسان شود
مغز خر خورده
مفرداتش خوبه اما مرده شور تركیبشو ببره
مگس به فضله ش بشینه تا مورچه خور دنبالش میدوه
مگه سیب سرخ برای دست چلاق خوبه ؟
مگه كاشونه كه كپه با فعله است ؟
ملا شدن چه آسون، آدم شدن چه مشكل
ملا نصرالدین صنار میگرفت سگ اخته میكرد یكعباسی میداد میرفت حموم
من آنچه شرط بلاغ است با تو میگویم --- تو خواه از سخنم پند گیر و خواه ملال . " سعدی "
من از بیگانگان هرگز ننالم --- كه با من هر چه كرد آن آشنا كرد . " حافظ"
من كجا و خلیفه در بغداد
من میگم خواجه ام تو میگی چند تا چه داری ؟
من میگم نره تو میگی بدوش
من میگم انف، تو نگو انف، تو بگو انف
من نمیگویم سمندر باش یا پروانه باش ---چون بفكر سوختن افتاده ای مردانه باش " مرتضی قلیخان شاملو"
من نوكر حاكمم نه نوكر بادنجان
موریانه همه چیز خونه را میخوره جز غم صاحب خونه را
موش به سوراخ نمیرفت جارو به دم بست
موش چیه كه كله پاچش باشه
موش زنده بهتر از گربه مرده است
موش به همبونه ( انبار) كار نداره همبونه به موش كار داره
موش و گربه كه با هم بسازند دكان بقالی خراب میشه
مهتاب نرخ ماست را میشكنه
مهره مار داره
مه فشاند نور و سگ عوعو كند --- هر كسی بر طینت خود می تند ! " مولوی "
مهمون باید خنده رو باشه اگر چه صاحب خونه، خون گریه كنه
مهمون تا سه روز عزیزه
مهمون خر صاحبخونه است
مهمون كه یكی شد صاحبخونه گاو میكشه
مهمون مهمون و نمیتونه ببینه صاحبخونه هر دو را
مهمون ناخونده خرجش پای خودشه
مهمون هر كی ، و در خونه هر چی
میون حق و باطل چهار انگشته
میون دعوا حلوا خیر نمی كنند
میون دعوا نرخ معین میكنه
می بخور، منبر بسوزان، مردم آزاری مكن
میخوای عزیز بشی یا دور شو یا كور شو
میراث خرس به كفتار میرسه
میراث خوار بهتر از چشته خوره
میوه خوب نصیب شغال میشه
میهمان راحت جان است و لیكن چو نفس --- خفه سازد كه فرود آید و بیرون نرود !
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|