موضوع: غمنامه
نمایش پست تنها
  #642  
قدیمی 04-15-2011
yad آواتار ها
yad yad آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Oct 2010
محل سکونت: خراب آباد
نوشته ها: 1,032
سپاسها: : 577

868 سپاس در 544 نوشته ایشان در یکماه اخیر
yad به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

غمش در نهانخانه ی دل نشيند
به نازی که ليلی به محمل نشيند

بدنبال محمل چنان زار گريم
که از گريه ام ناقه در گل نشيند


خلد گر بپا خاری آسان بر آرم
چه سازم بخاری که در دل نشيند

پی ناقه اش رفتم آهسته ، ترسم
غباری بدامان محمل نشيند

مرنجان دلم را که اين مرغ وحشی
زبامی که بر خاست به مشکل نشيند

عجب نيست خندد اگر گل بسروی
که دراين چمن پای در گل نشيند

بنازم به بزم محبت که آنجا
گدايی به شاهی مقابل نشيند

الهی زليخا عزيزت بميرد
که يوسف به تخت تجمل نشيند

طبيب از طلب در دو گيتی مياسا
کسی چون ميان دو منزل نشيند؟
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید