
04-26-2011
|
 |
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی 
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
دسته گل به آب دادن
درزمانهای قدیم شخصی بود که خیلی منفی و یا به قول معروف فُگر بود و هر جاکه می رفت به بلایی سر صاحب خانه می آمد. به همین دلیل همه از او فراری بودند. یک روز که عروسی دختر خان بود، خان آن ده از ترس اینکه این شخص باقدم نحسش عروسی را بهم بریزد و یک بلایی سر عروس ویا داماد بیاید، او رااز آبادی بیرون کرد و به او گفت که تا پایان عروسی اجازه برگشت به ده راندارد. این شخص از آنجایی که مایل بود به عروس و داماد هدیه ای بدهد، یکدسته گل بزرگ از توی دشت و بیابان جمع می کند و چونکه می دانست که آب رودخانه از توی حیاط خان رد می شود، دسته گل را توی رودخانه انداخت تا آب آن را به عروسی ببرد. وقتی که جریان آب دست گل را به محوطۀ عروسی می رساند،عروس خانم آن را می بیند. از آن دسته گل خیلی خوشش می آید و می پرسد این دسته گل را کی به آب داده؟ بلافاصله بعد از گفتن این جمله تو آب میافتد ودست و پاهاش می شکند.
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|