نقل قول:
نوشته اصلی توسط ساقي
شعر از خودت بود ياد جان
بقيه شعر اينه
کامل مينوشتيش خوب ياد جان
ازغم هجرش زپا افتاده ام
زخمهای پیکرم ناگفتنی است
درفراقش روز وشب زاری کنم
اشکِ در چشم ترم ناگفتنی است
گرمغیلانها خَـلَد درپای من
شوق کویش درسرم ناگفتنی است
جان اگرریـزم همی در پای او
تانشیند دربرم ناگفتنی است
ورحریفان شمع آجینم کنند
آتش وخاکسترم ناگفتنی است
خـون دل چون خامه را لغزان کند
ثبت و ضبط خاطرم ناگفتنی است
داسـتان دوری جانکـاه وی
پـرکند این دفترم ناگفتنی است
|
بله ساقی جان از خودم بود اما بقیه شو گذاشته بودم برای تاپیک بعدی که شما پیش دستی کردی و ........ ایوَل حقاً که مدیر قابلی هستی.

حالا اگه خواستی تو پیغام خصوصی در موردش باهم بیشترگپ میزنییییییییم