اگه غزل صدام کنین راحت ترم ...
اقا مدیر منم میدونم منظور بدی نداشته
اما قبول دارین بعد از دوسال ............ یه دفه ............
مطمئنم که اگه شمام بودین بهتون برمیخورد
به هرحال من الان ناراحت نیستم !
تنها بحثی رو مطرح کردم که نمی خوام به ناراحتی من
و رفع دلخوری ختم بشه. حرف من اصلا ناراحتی نیست چون به همون سرعت که دلخور میشم به همون سرعت هم از دلم می ره بیرون .
این فروم بی روحه و این بی روح بودنش رو میذارن پای قانون و مقررات.
__________________
آدمی شده ام ک شب ها لواشک به دست بی هدف خیابان های شهرش را راه می رود؛ گاهی می ایستد. به آدم ها .. دیوار ها .. خیابان ها .. خیره می شود وُ دوباره راه می رود وَ نمی داند چرا راه می رود!
غزل/.
|