ای کبوتر بی پناهم ، تیره بختم رو سیاهم
در انتظارم ، از کوی یارم امشب گذر کن
از اشک چشمم از حال زارم او را خبر کن
ناله سر کن
اگر دستم رسد بر چرخ گردون / ازو پرسم که این چون است و آن چون
یکی را می دهی صد گونه نعمت / یکی را قرص جو آلوده در خون
ای کبوتر غم در دلم نشسته ، بال و پرم شکسته ، غم از دلم بدر کن
ناله سر کن