نقل قول:
نوشته اصلی توسط gothicnew
بعضی سگ ها شب هنگام رویای استخوان می بینند
و من به یاد می آورم استخوان های تنت را
در آ ن پیراهن سبز رنگ
بو کوفسکی
|
داستان کوتاهی از شیرزاد حسن تقریبا مضمونی مشابه مضمون این شعر دارد به نام:
ئه و شه وه ی سه گم تیا خوش ویست
شبی که سگ را دوست داشتم
شاهکار کوتاهی است از این نویسنده بزرگ...