
05-16-2011
|
 |
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
درست منم آخرای اردیبهشت بود که کارمو ول کردم
بخاطر اینکه میتونستم به درسای پگاه بیشتر رسیدگی کنم خوشحالم بودم
از کار خونه خیلی لذت میبردم، طبق عادت روزمره صبح کله سحر بیدار میشدم و همش به خونه و خونه داری مشغول بودم ولی بعدش فهمیدم چی به سرم اومده
کسی که مدتها شاغل بوده و زندگیش رو برنامه های خاصی تنظیم شده و چون در طول روز فعالیت فکری و جسمی داشته بعد از اینکه کارشو کنار میزاره یه مدت بعد دچار افسردگی میشه، حس آدمیه که ماشین شخصیشو فروخته و باید از این به بعد بدون ماشین سر کنه، یه مدت استراحت اشکال نداره ولی توصیه میکنم تلاش کنی که کارتو از دست ندی، بیکاری روان آدمو داغون میکنه
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
ویرایش توسط رزیتا : 05-16-2011 در ساعت 09:11 PM
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|