.روزی مردی در جدول كنار خیابون افتاد و گفت: تا حلش نكنم بیرون نمی آیم.
• اولی: چرا آمبولانس ها اینقدر سریع حركت می كنند؟ دومی: از دو حال خارج نیست یا مریض می برند یا راننده هاشون مریض اند.
• اولی: نمی دونی اون طرف خیابون كدوم طرفه؟ دومی: نه متأسفانه بچه ی این محل نیستم.
• معلم به شاگرد: می تونی با جوراب جمله بسازی؟ شاگرد:از سقف خونه ما بد جور آب می آد.
• اولی: من نه كمرو هستم و نه پررو دومی: آها فهمیدم: شما نیمرو هستید.
• معلم: فعل زدن را صرف كن شاگرد: زدم، زدی، زد معلم: بعدش؟ شاگرد: بعد همگی رفتیم بیمارستان.
• قاضی به زن: شما به چه علت یكی از چشمان شوهرتان را كور كردید زن:آخه جناب قاضی می خواستم به من و هووم به یك چشم نگاه كنه و فرق نذاره .
• اولی: اگر به نظر تو جمعه وجود نداشت چه اتفاقی می افتاد ؟ دومی هیچی روزها از زور خستگی می مردند.
• دانش آموز به معلم: آقا ببخشید سلیقه رو با صاد می نویسند یا با سین؟ معلم: این دیگه به سلیقه ی خودتون بستگی داره كه سلیقه رو با صاد بنوبسید یا با سین.
• به یك نفر می گن پاشو سحره، می گه: بذار بخوابم، خودم فردا بهش زنگ می زنم.
• از یك نفر می پرسند اگه حالت تهوع بهت دست بده چه كار می كنی؟ می گه: چاره ای نیست خوب من هم مجبورم باهاش دست بدم دیگه!
• اگه كسی دنبال یك گل خوشكل می گشت جون هر كسی دوست داری نگو من كجام.
• به یارو می گن جوراب هاتو از كی نشستی؟ می گه جون مادرت سوال تاریخی نكن.
• غضنفر به زنش می گه بیا مهریه ات رو بذار اجرا با پولش خونه بخریم.
• دو خجالتی با هم ازدواج می كنند بچه شون آب می شه.
• یك كلاغ با یك زرافه با هم ازدواج می كنند بچشون كلافه می شه.
• غضنفر می ره ماشین شو بیمه كنه، آقاهه می گه خدا كنه هیچ وقت از بیمه استفاده نكنی غضنفر با ناراحتی می گه: امیدوارم كه تو هم از اون پول خیر نبینی.
• به غضنفر می گن از مسافرت چی آوردی؟ می گه تشریف.
• به یك نفر می گن خاصیت نوشابه رو بگو می گه: آب داره، گاز داره ولی متاسفانه تلفن و برق نداره
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
ویرایش توسط behnam5555 : 08-03-2011 در ساعت 07:26 PM
|