نمایش پست تنها
  #2159  
قدیمی 08-08-2011
GhaZaL.Mr آواتار ها
GhaZaL.Mr GhaZaL.Mr آنلاین نیست.
کاربر خيلی فعال
 
تاریخ عضویت: May 2011
محل سکونت: نیست. رفته است..
نوشته ها: 782
سپاسها: : 312

1,461 سپاس در 592 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

دوستم بهم میگه شمالی ِ دریا / بارون ندیده
همه فک میکنن بارون و دریا برا ما شمالیا عادی شده
ولی من هر لحظه با اینا احساس تازگی می کنم و جوری بچگی می کنم که انگار واقعا اولین باره بارون و دریا رو می بینم

غصه نخور مینایی . ایشالا زود ِ زود بیای اینجا... قول میدم خودم ازت پذیرایی کنم توپ !
تازشم من که شب کویرو خیلی دوست دارم

می دونستی سهراب که عاشق نقاشی بود هر وقت میومد شمال خونه ی خواهرش فقط می نوشت ؟
آخه آسمون ابری اینجا زیبایی شب کویرشو براش نداشت

گفتی رقص .
یادمه قبلنا هر روز غروب تاپ و دامن کوتاه می پوشیدم و آهنگای مورد علاقه مو میذاشتم می رقصیدم
قدیما .........
هوووووووووووووم یادش بخیر
__________________
آدمی شده ام ک شب ها لواشک به دست بی هدف خیابان های شهرش را راه می رود؛ گاهی می ایستد. به آدم ها .. دیوار ها .. خیابان ها .. خیره می شود وُ دوباره راه می رود وَ نمی داند چرا راه می رود!
غزل/.
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید