نگاه کن حالا ما یک قطاب خواستیم از این انجمن یزدی ها .!!!!!!دیگه رفتند و این دور برها پیداشون نشد.میگم اقا مهدی پرادو را روشن کن یک سفر بریم یزد خودمون با عهد و عیال قطاب بخریم بیاییم از این مینا خانم مهمون نوازی بر نمیاد.....
__________________
شیشه ای میشکند... یک نفر میپرسد که چرا شیشه شکست
آن یکی میگوید شاید این رفع بلاست !
دل من سخت شکست ... هیچ کس هیچ نگفت .... غصه ام را نشنید !
از خودم میپرسم : ارزش قلب من از شیشه ی یک پنجره هم کمتر بود ؟
|