نمایش پست تنها
  #1350  
قدیمی 08-20-2011
فرانک آواتار ها
فرانک فرانک آنلاین نیست.
مدیر تالار مطالب آزاد

 
تاریخ عضویت: Jan 2010
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 3,544
سپاسها: : 1,306

3,419 سپاس در 776 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

گربه در معبد

در روزگاران قديم در يك معبد قديمي استاد بزرگي بود كه انديشه هاي نويني
را درس مي داد. در معبد گربه اي بود كه هنگام درس دادن استاد سروصدا
ميكرد و حواس شاگردان را پرت ميكرد.
استاد إز دست گربه عصباني شد و دستور داد تا هر وقت كلاس تشكيل ميشود،
گربه را زندانی كنند. چند سال بعد استاد درگذشت ولي گربه همچنان در طول
جلسات استادان ديگر زنداني ميشد. بعد إز مدتي گربه هم مرد. مريدان استاد
بزرگ گربه ديگري را گرفتند و در هنگام درس اساتيد معبد آن را در قفس
زنداني كردند.
قرن ها گذشت و نسل هاي بعدي درباره ي تاثير زنداني كردن گربه ها بر تمركز
دانشجويان، رساله ها نوشتند!!

__________________
تو همه راز راز جهان ریخته در چشم سیاهت
من همه محو تماشای نگاهت
آسمان صاف و شب آرام
بخت خندان و زمان آرام
خوشه ی ماه فرو ریخته در آب
شاخه ها دست برآورده به مهتاب
شب و صحرا و گل و سنگ
همه دل داده به آواز شباهنگ
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از فرانک به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید