نمایش پست تنها
  #9  
قدیمی 09-18-2011
GhaZaL.Mr آواتار ها
GhaZaL.Mr GhaZaL.Mr آنلاین نیست.
کاربر خيلی فعال
 
تاریخ عضویت: May 2011
محل سکونت: نیست. رفته است..
نوشته ها: 782
سپاسها: : 312

1,461 سپاس در 592 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض خوابیده ام اینجا در آپارتمان یک دختر عجیب

برای مارسیا

خوابیده ام اینجا
در آپارتمان یک دختر عجیب
او ماه گرفتگی دارد ,
سوختگی شدید پوست
و غمگین است
این دور و بر می گردد
مثل کنایه های دور ناشی از گیلاس سنگین
چیزها را باز می کند و می بندد
آب را باز می می کند
و آب را می بندد

تمام صداهایی که ایجاد می کند دور اند
می توانند در شهر دیگری باشند

گرگ و میش است
و مردم
دارند خیره می شوند
به بیرون از پنجره های آن شهر
چشم هایشان
پر شده از صداهای
کاری که او می کند


براتیگان

.
.
چه حس عجیبی دارم نسبت به این شعر
نوشتن از روی کتابش رو دوست دارم : )
خیلی
.
.
غزل
__________________
آدمی شده ام ک شب ها لواشک به دست بی هدف خیابان های شهرش را راه می رود؛ گاهی می ایستد. به آدم ها .. دیوار ها .. خیابان ها .. خیره می شود وُ دوباره راه می رود وَ نمی داند چرا راه می رود!
غزل/.
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید