نقل قول:
نوشته اصلی توسط nooshin esmaily
وای ی ی مرسی غزل بانو جون.ایشالا شیرینی عروسیم 
|
سلام... شما ومینا چرا با هم اومدید ؟ هماهنگ شده بود عملیات؟مشکوکینا
دوما ..چقد شما دو تا عشق شوهر کردنید...حالا از شما که شناختی ندارم ...اما مینا که زوده ...الان بره خونه شوهر..فرداش قهر کرده اومده خونه باباش
نقل قول:
نوشته اصلی توسط Ghazal.banoo
داشتم عکسای عروسی دوستمو نیگاه می کردم چشمم به این نیلوفرهای آبی خورد ..
اینجا مرداب نیلوفرهای آبی ِ . سالار دره .
آقا مهدی ببین چه عسکای خوشکی هی میذارم .. این یکی از شهر خودمونه ... : )
+ اسم عکاسشو نمی دونم وگرنه می نوشتم .
|
غزل اینی که گلا دستشه خودتی؟
اما عکسای زیبایی بود... تحسینت میکنم ..به خاطر سلیقت
__________________
There's a fire starting in my heart Reaching a fever pitch and It's bringing me out the dark Finally I can see you crystal clear
ویرایش توسط آريانا : 09-30-2011 در ساعت 12:06 AM
|