نمایش پست تنها
  #763  
قدیمی 09-30-2011
GhaZaL.Mr آواتار ها
GhaZaL.Mr GhaZaL.Mr آنلاین نیست.
کاربر خيلی فعال
 
تاریخ عضویت: May 2011
محل سکونت: نیست. رفته است..
نوشته ها: 782
سپاسها: : 312

1,461 سپاس در 592 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض وصف حال من ...

هیس

از دفتر نقاشی ام گلی میچینم
برمیگردم روز اول دبستان
آنجا که از هر سطح ،ستاره ی برداری
آسمان سوراخ نشود

من آفتابگردان با روبان مشکی ام
از فرودگاه فرار کرده ام
از خورشید که گرم است
کنار رود بکشید مرا
سرم خورشید
قلبم قطب
وقتی کلمه ها کلاغ بودند
تو آسمان را سرخ کردی
و بیست شدی

من از غروب بدم می آید
از مجری که نصیحتم می کند
و از مطب هایی که پله دارند
اسمم را گذاشته ام هیس


دورتر کوهی می کشم شبیه خجالتت

و زندگی را که بار بزرگی است
روی دوشم

هنوز به دشت با دانه های شادش نرسیده ای
که زنگ را زده اند

از لجبازی با معلم هاست
اگر سیاه شده ایم

کتاب آکواریوم - مجید کوهکن
__________________
آدمی شده ام ک شب ها لواشک به دست بی هدف خیابان های شهرش را راه می رود؛ گاهی می ایستد. به آدم ها .. دیوار ها .. خیابان ها .. خیره می شود وُ دوباره راه می رود وَ نمی داند چرا راه می رود!
غزل/.

ویرایش توسط GhaZaL.Mr : 09-30-2011 در ساعت 01:22 AM
پاسخ با نقل قول
4 کاربر زیر از GhaZaL.Mr سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید