دیگر ملالی نیست جز نداشتنت ٬
نخواستنت٬راندنت٬باختنت٬رفتنت٬ن ماندنت٬
با او و هزاران اوی دیگر بودنت٬بدون مکث پاسخ
منفی دادنت.و عشقی نیست٬
جز عشق به چشمان ناز تا ابد روشنت. این را برایت
نوشته بودم. باز هم مینویسم:
« هر ستاره شبی است که از تو دورم٬آسمان چه پر
ستاره است.»
__________________
چای داغی که دلم بود به دستت دادم...آنقدر سرد شدم ...از دهنت افتادم
|