
10-02-2011
|
 |
مدیر بخش مکانیک - ویندوز و رفع اشکال  
|
|
تاریخ عضویت: Sep 2009
نوشته ها: 2,586
سپاسها: : 5,427
6,159 سپاس در 1,794 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
نفسم تنگ شده دستم از تاب و توان افتاده چشم ها را بسته شعر بی قافیه ای خواهم گفت شعرم آهنگ عجیبی دارد قصد رفتن ،
به دل کوه و بیابان دارد شاید آنجا رسد وداد زند یا که باز هم صبوری بکند شعر من عریان است! عجب این جرم چرا سنگین است؟ قلمت بشکند و.... قافیه گم شودو....
چه کتابی شود این.....
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|