
10-04-2011
|
 |
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی 
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
صد رحمت به کفن دزد اولی
مردی بود که از راه دزدیدن کفن مردگان و فروختن آنها امرار معاش میکرد و هر کس که می مرد او شبش می رفت قبرش را می شکافت و کفنش را می دزدید . این مرد روزی حس کرد که تمام عمرش گذشته و پایش لب گور است . پسرش را که تنها فرزندش بود صدا زد و گفت : " پسر جان من در تمام عمرم کاری کردم که لعن و طعن همه را به خودم خریدم . هیچ کس در این دنیا نیست که بعد از مردنم ذکر خیری از من بکند . از تو می خواهم کاری کنی که مثل من وقتی پیر شدی از کارهایت پشیمان نشوی و همه ذکر خیر تو را بر زبان داشته باشند " . پسر گفت : " پدر ! من کاری خواهم کرد که مردم پدر بیامرزی برای تو هم که پدرم هستی بدهند " . پدر گفت : " نه ، دیگر هیچ کس پدر بیامرزی برای من نمی فرستد " پسر گفت : " گفتم که کاری می کنم تا همه مردم یک صدا ذکر خیرت را بگویند و بگویند خدا پدرت را بیامرزد " . از این موضوع چندی گذشت . مرد کفن دزد مرد . مردم او را خاک کردند و رفتند . پسرش شب آمد و کفن او را از تنش درآورد و جسدش را هم بیرون کشید و ایستاده توی قبر نگهداشت . فردای آن روز که مردم برای خواندن فاتحه به قبرستان آمدند و این وضع را دیدند گفتند : " خدا پدر کفن دزد اولی را بیامرزد . اگر کفن را می دزدید مرده مردم را از قبر بیرون نمی انداخت " .
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|