نمایش پست تنها
  #10  
قدیمی 10-07-2011
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض


خانم تابلو

آقای میخ روی دیوار راه می رود ، دیگر کلافه شده است ، آقای چکش خیلی دیر کرده است ، آقای میخ منتظر است آقای چکش زودتر از راه برسد و او را داخل دیوار بفرستد تا بتواند استراحت کند .

خانم تابلو هم حسابی خسته شده ، چرا که او هم منتظر است تا هر چه زودتر روی دوش آقای میخ سوار شود و به دیوار بچسبد .

بالاخره آقای چکش از راه رسید ! آقای میخ با خوشحالی جای خودش را انتخاب کرد و بی حرکت سرجایش ایستاد . آقای چکش چند بار محکم توی سر آقای میخ کوبید . حالا آقای میخ سرجایش محکم چسبیده است . خانم تابلو هم پرید بالا و سوار شانه های آقای میخ شد . و حالا با این همکاری قشنگ ، چقدر دیوار خانه زیبا تر شده است .

__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید