
10-07-2011
|
 |
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی 
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
خانم تابلو
آقای میخ روی دیوار راه می رود ، دیگر کلافه شده است ، آقای چکش خیلی دیر کرده است ، آقای میخ منتظر است آقای چکش زودتر از راه برسد و او را داخل دیوار بفرستد تا بتواند استراحت کند .
خانم تابلو هم حسابی خسته شده ، چرا که او هم منتظر است تا هر چه زودتر روی دوش آقای میخ سوار شود و به دیوار بچسبد .
بالاخره آقای چکش از راه رسید ! آقای میخ با خوشحالی جای خودش را انتخاب کرد و بی حرکت سرجایش ایستاد . آقای چکش چند بار محکم توی سر آقای میخ کوبید . حالا آقای میخ سرجایش محکم چسبیده است . خانم تابلو هم پرید بالا و سوار شانه های آقای میخ شد . و حالا با این همکاری قشنگ ، چقدر دیوار خانه زیبا تر شده است .
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|