نمایش پست تنها
  #1  
قدیمی 10-13-2011
آريانا آواتار ها
آريانا آريانا آنلاین نیست.
کاربر بسیار فعال
 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 1,863
سپاسها: : 1,245

743 سپاس در 365 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

من توی این حجم کرخت بودن می پوسم
من از این درد از این فاصله می سوزم

من شکل توام پر چرک و خونابم

من تن زخمی یه پلنگی که تو خوابم

.....


تو که شکستی و شکست واسه منم خواب تو
تو و پشت منو و پشت سرهم خنجر نو

بعد شیش سال سگی هنوز زخمت رو قلبه
بعد این همه سالم هنوز اون درد قبله

که مث خوره می خوره روحمو تو تاریکی
مث جغد کوری که تو کوچه باریکی

که تو بن بست تن تو خفه شدم
قاطی بودم و با تو پاتی یک دفعه شدم

مجنونی که گیتارشو با چش تو کوک کرد
چقد شعر شدم برات با ردیف برگرد

چقد ضجه مکیدم تو عالم مستی که
نرم تو خلا یادت و اینکه نیستی که

بشیم نشئه ازهم بزارم سرتو رو سینم
بازم خیس شی با گریه های بی دلیلم

بازم بغض تو گلوم ...بزنه چمبره
بازم بخندی مث همیشه بگی میگذره

مث غزل بشی اشکی بشی تو چشام
دوباره مهدی موسوی بخونی برام

هر دونه دونه خاک تنت واسم عزیز بود
با اینکه رابطمون همیشه تو اوج و حضیض بود

با اینکه تموم ثانیه ها با تو شکنجه
شدم ولی وقتی نیستی این عمق رنجه

که هستن از بار معناییش خالی میشه
سایه ی ثانیه های ساعت سالی میشه

که پنجره ها از زخم تن تو شیکستن
که حنجره ها همه خفه شدن و بستن

من ترسو تنها تورو ترانه کردم
صد بار قسم خوردم برنگردم

ولی مگه میشه نمیشه تو خاکمی
واسه تو دائم الوضوام تو نمازمی

واسه توئه لامصب این پرپر زدن
ببین روزی رو که جنازمو واست آوردن

....
من توی این حجم کرخت بودن می پوسم
من از این درد از این فاصله می سوزم

من شکل توام پر چرک و خونابم

من تن زخمیه پلنگی که تو خوابم
__________________
There's a fire starting in my heart
Reaching a fever pitch and
It's bringing me out the dark
Finally I can see you crystal clear
پاسخ با نقل قول
2 کاربر زیر از آريانا سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید