نمایش پست تنها
  #529  
قدیمی 10-15-2011
GhaZaL.Mr آواتار ها
GhaZaL.Mr GhaZaL.Mr آنلاین نیست.
کاربر خيلی فعال
 
تاریخ عضویت: May 2011
محل سکونت: نیست. رفته است..
نوشته ها: 782
سپاسها: : 312

1,461 سپاس در 592 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

نقل قول:
شاید اگر همه ی چیزهایی که آن بیرون شهر آزارت می دهد را فاکتور بگیری، نتیجه ش بشود همین خانه...با تمام طاقچه هایِ به درد نخورش!
گاهی دوست دارم برق اتاقمو خاموش کنم , به صندلی تکیه بدم و ُ لواشکمو گاز بزنم ... فارغ از هرچی که بیرون از من اتفاق می افته ...
نقل قول:
غـــــــــزل دلم واست خیلی تنگ شده بوود
منـــــــــــــــــم خیلی ... خیلی زیاد

نقل قول:
منم دلم واسه گلهای خونمون تنگ شده بود..
اوهوم منم ..
یکی از دلتنگیای من گلدونای شمعدونی بود و درخت انجیری که بابا تو حیاط کاشته بود ..

نقل قول:
خدایا تو هستی ؟!
اون که همیشه هست ... معرفت می خواد که بودنش رو حس کنی .. بی معرفت نشی مینا یه وخ ؟
نقل قول:
غزل تو با هر کی بهت میخنده سری دوست میشی؟ چقد ساده ای تو دخترک........ما رو ببین دلمون به کی خوشه
من تریپ سادگی برداشتم تو چرا باورت شد ؟ ادای دختر مظلوما رو درآوردم ... تو اما مظلومیتمو باور نکن !
نقل قول:
مهیاب...یعنی چی؟ یعنی جوینده ی ماه ؟ معنیش جالب نیست اما اسم تکی هستش...
اوهوم .. ینی جوینده ماه . دخترک شیطونی که هر دقیقه دور و برم می گشت .. شیطوناشو دوست داشتم ... منو یاد نیمه های پنهان خودم مینداخت ...
نقل قول:
این واژه رشتی که به کار بردی درست نبود ..خیلی غلیظ بود...انگار تیکه انداختی...به جاش بگو گیلکی....
رشتی ... نه تیکه نبود ! رشت ُ دوس دارم خودمم .
اگه بخوام تیکه بندازم . میگم این پسره ی بیمزه ی لوس تهرونی (با ت دسته دار) !
نقل قول:
حالا جدی داری میری ؟ ....دست ما رو توو حنا نذاری ...من اینجا منتظرتم..زود بیا.....
عاشق اینم که کسی منتظرم نباشه هیشوخت ... ولی تو نمی خواد بخاطر رفتنم افسردگی بگیری معتاد شی , رفتنم کنسل شد
به همین راحتی !
نقل قول:
این شبای یواشکی دریاچه و پشت دانشگارم از برنامه هات حذف کن...
دِ نه دِ ! یواشکی ش هیجانی تره ! آخه من دختر یواشکی هام ...
نقل قول:
به قول آریانا که گفت مثلا" تا دیروز دعا میکردین دانشگاه قبول بشین حالا چی....... آخه این رسم زندگیه
این طبیعیه عزیزم ! خود ِمن همیشه پر از خواستن بودم و ُ نخواستن ..
پر از شور برای رفتن , پر از دلتنگی برای خونه ...
نقل قول:
ولی هنوز هم همون آدمم آخر هفته پر میکشم به سمت خونشون نمیدونم چرا خونه ای که توش بزرگ شدیم اینقدر خوبه
پر از نوستالژی ِ سرک کشیدن توی اتاقی که یه روز مال خودت بوده .. منم هیچ جایی برام خونه ای که توش بزرگ شدم نمی شه ...
نقل قول:
من هیچ وقت نمیتونم مامانی مثل مامان خودم بشم هر وقت از خواب پامیشدم بیدار بود وقتایی که خواب بود میفهمیدم حتما مریض شده..
تفاوت نسل ها .. هنوزم نمیشه گف خوبه یا بد ... من دوست دارم وختایی رو که شبیه مامان هستم
و دوست دارم وختایی رو که شبیهش نیستم ...
نقل قول:
وقتی اینا رو مینویسم دلم میگیره چون الان با این حال بدی هم که دارم بیشتر بهشون نیاز دارم
وقتی از سفر برگشتم هیشکی خونه نبود. شب که مامان اومد , بغلم کرد وُ بوسید .. حس کردم آسمون زیر پامه ... همون چند لحظه ی کوتاه توی آغوشش ...
نقل قول:
سلام دوستان خوبم خیلی دوس دارم بیام شمال . یکی از ارزوهامه ولی تا حالا
قسمت نشده .کی بتونم بیام خدا میدونه . البته اگه دوستان منو قابل بدونن .دوس دارم بیام تو اون جنگلای زیبای باحالتون
سلام دوستم ! ایشالا میای .. همین زودیا : )
جنگل هم می فرمایند باحالی از خودتونه .
__________________
آدمی شده ام ک شب ها لواشک به دست بی هدف خیابان های شهرش را راه می رود؛ گاهی می ایستد. به آدم ها .. دیوار ها .. خیابان ها .. خیره می شود وُ دوباره راه می رود وَ نمی داند چرا راه می رود!
غزل/.

ویرایش توسط GhaZaL.Mr : 10-15-2011 در ساعت 05:48 PM
پاسخ با نقل قول
2 کاربر زیر از GhaZaL.Mr سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید