10 ساعت هست که دارم میخونم یه پروژه هست باید انجام بدم مال دانشگاه هم نیست لامصب! آخه منو چه به این غلطا یکی نبود بگه بچه برو درستو بخون ! پدرم داره درمیاد اونم یکسره بعد نهار دیگه دارم خنگ میشم ! نمازمون هم نفهمیدیم چطوری خوندیم بخاطر 200 تومن الکی خودمون تو دردسر انداختیم ! حالا مثلاً میخواستم استقلالم رو نشون بدم . 2 ساعت آخر فقط داشتم به در و دیوار نگاه میکردم گیر کردم اعصابم خورده همین 10 دقیقه پیش اعصابم خورد شد محکم با مشت زدم تو سرم ! کلم اینقدر درد گرفت !

مادر و پدرم هم خونه نیستن شام هم نداریم !
یعنی این زندگی من دارم حالم بهم میخوره از این زندگی میخوام بالا بیارم توش !
بازم باید برم بیرون یه چیزی کوفت کنم برگردم خونه !