نمایش پست تنها
  #2561  
قدیمی 10-25-2011
Saba_Baran90 آواتار ها
Saba_Baran90 Saba_Baran90 آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Jun 2011
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 902
سپاسها: : 10,211

6,252 سپاس در 1,423 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

نقل قول:
نوشته اصلی توسط آريانا نمایش پست ها
توام که جوگیر شدی صبا ...چرا انگلیسی صحبت میکنید....ترکی بگید ما هم بفهمیم.....
من باز دقیقا نفهمیدم چی شده....به خاطره دوستت اینطوری رفتی توو هم ؟...بی خیال بابا ...من فکر کردم چی شده....دوست کیلو چنده....
فقط او نیس کره!
سال آخره! افسردگی یونی گرفتم!
بچه های کلاسمون بی حال اند! این 4 سال عین دبیرستان گذشت! یه بار نشد عین همکلاس جمع بشن دور هم هی تو محوطه یه والیبالی چیزی بازی کنن!سال آخریم هنوز اینقد همدیگه رو نشناختیم اینقد همدیگه رو قبول نداریم که به هم سلام کنیم!هنوز به نیت های همدیگه شک داریم!
خیلی حیفم میاد از اینکه این 4 سالی که می شد عالی بگذره اینطور شد!
منظورمو اشتباه متوجه نشی ها! دوس داشتم بچه ها همه با هم دوست بودن! همه به هم سرکلاس خوش میگذروندیم!
نشد آقا نشد!
__________________
I know that in the morning now
I see ascending light upon a hill
Although I am broken, my heart is untamed, still
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از Saba_Baran90 به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید