دیروز هوا بارونی بود امروز همچین زیاد مثل دیروز عصبانی نیست هوا
بابام سرما داشت مثل من
ولی خودمونیما شجاعت منو دید کف کرد
بابام مریض شد بهش مرخصی دادن گلو درد وحشتناک داشت منهم اومدم کنارش نشستم دیشب دوتایی چغندر درست کردیم با هم شعر خوندیم بابام میخندید
بابا ممد فدات شه خیلی دوسِت دارم
دیشب خواب بودم برام لقمه گرفت اومد بالا سرم بیدارم کرد غذا دهنم گذاشت
یعنی یه بابا داریم غم نداریم هر چند سیگار نکشه دیگه جیگر ممد میشه ولی همینطوری هم قبولش داریم !
راستی باید امشب برم تحقیقم رو پرینت بگیرم چرا این واحدهای آزمایشگاه اینقدر گیر شدن حتماً گزارش باید پرینت شده باشه ؟
|