نمایش پست تنها
  #7  
قدیمی 11-06-2011
GhaZaL.Mr آواتار ها
GhaZaL.Mr GhaZaL.Mr آنلاین نیست.
کاربر خيلی فعال
 
تاریخ عضویت: May 2011
محل سکونت: نیست. رفته است..
نوشته ها: 782
سپاسها: : 312

1,461 سپاس در 592 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض خودکشی عمیق یک بعد ازظهر

من
بیوگرافی یک انسان متوههم
که زیر سقف پانزده سالگی
جا ماند

-(آهای بچه!
از پله های سینما فاصله بگیر)

روی صندلی چوبی اش که می نشست
خیال را طوری می بافت
تا زمستان را به گردنم بیندازد

-(برف ها رو از جلوی در پارو بزن
باید به ساحل برس..ی..ی..یم)

ساعت شنی اش را کوک می کنم
ما هروز
همین را به خاطر می سپاریم

-(بیا اینجا...!
آدامس داری؟
چند؟)

آدم ها توهم عمیق زندگی اند
انگار که زیادی خلق شده باشند
مدام دور دست و پایم
با وَلع پیچ می خورند

-(چراغ ها رو خاموش کنی
دیگه پِت پِت نمی کنه..ه...ه)

من
بیوگرافی یک انسان احمقم
که زیر سقف زلزله
کتاب های نیچه را از بَر می کند.
...
.
.

هدیه مهاجر
__________________
آدمی شده ام ک شب ها لواشک به دست بی هدف خیابان های شهرش را راه می رود؛ گاهی می ایستد. به آدم ها .. دیوار ها .. خیابان ها .. خیره می شود وُ دوباره راه می رود وَ نمی داند چرا راه می رود!
غزل/.
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از GhaZaL.Mr به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید