نگران خودمم که چه جور بی تو بمونم
دوری و ندیدن تو کار من نیست نمی تونم
نگران لحظه هامم که منو بی تو نمی خواد / نگران دست هایی که تو نباشی خیلی تنهان
انقدر دوست دارم که نگران خودمم / اما باز جونمو می دم واسه با تو بودنم
نه میشه بی تو بمونم نه میدونم که می مونی
همه ی ترسم از اینه یه روزی پیشم نمونی
نگران لحظه هامم که منو بی تو نمی خواد / نگران دست هایی که تو نباشی خیلی تنهان
انقدر دوست دارم که نگران خودمم / اما باز جونمو می دم واسه با تو بودنم
نه میشه بی تو بمونم نه میدونم که می مونی
همه ی ترسم از اینه یه روزی پیشم نمونی
نگران لحظه هامم که منو بی تو نمی خواد / نگران دست هایی که تو نباشی خیلی تنهان
انقدر دوست دارم که نگران خودمم / اما باز جونمو می دم واسه با تو بودنم
چي فايده ، همش بي فايده و عبث و بيهودست اوني كه رفته ديگه بر نمي گرده چون دلش از يه تيكه سنگه