امشب تصادف کردیم هیچی نشدها یه مقداری قسمت پایینی سپر جلویی ماشین رفت تو (اندازه کف دست) دامادمون پشت ماشین بود منتظر موندیم تا افسر بیاد طرف از هر حربه ای که فکرشو کنید استفاده کرد آخرشم نمیخواست خسارت بده ! میگفت هیچی نشده صافکاری آشنا دارم و از این حرفا افسر که اومد این مقصر شد ما رو گفت شما بیاد دم پلیس راه تا تکلیفتونو روشن کنیم ماشین پلیس که رفت مارو تهدید کرد گفت من یه قرون پول ندارم
تازه افسر هم که اومده بود هی انکار میکرد آخر اعصابم داغون شد به دامادم گفتم حالا که این وسط جاده یه دفعه برگشته دنده عقب اومده کوبیده به سپر تازه شانس آورده چراغ چیزیش نشده حالا که طلبکار بازی در می آره من به دامادم گفتم امشب من یا برگه بیمه اینو میگیرم یا سرشو میبرم خونه رفتیم دم آگاهی صداشو برد بالا گفتم : پیاده شو با هم بریم در ضمن خیلی بی ادبم هستی امشب حالتو میگیرم !
طرف دید جوابشو دادم مول کرد رفت یه گوشه هی میخواست بیاد دید دیگه من قیافم عادی نیست اعصابم خورده !
رفتم جلو افسر ، گفتم من کوپن بیمه شو میخوام یه مقدار دوباره صداشو بلند کرد که مثلاً اونجا از من آتو بگیره یا من چیزی بهش بگم که من ساکت شدم خود افسر بهش گفت خفه شو خلاصه برگه بیمه شو گرفتیم تا حالش جا بیاد تصادف که میکنه دو زار ادب داشته باشه عذرخواهی کنه حالا به جای 50 تومن میریم 200 تومن میگیریم تا ادب شه
دفعه بعد هم که رفت بیمه بگیره بهش تخفیف نمیدن تا ادب شه جلوی افسر دروغ نگه اینا از پشت به من زدن خوبه حالا افسر خودشم دید موقع تصادف !
بعضی ها چقدر پر رو هستن ! تا ادبشون نکنی دست از دروغ گویی پدر سوخته بازی در نمیارن ما میخواستیم بیخیالش بشیم خودش واسه خودش دردسر درست کرد !
ی