نمایش پست تنها
  #384  
قدیمی 11-19-2011
shokofe آواتار ها
shokofe shokofe آنلاین نیست.
ناظر ومدیر تالار پزشکی بهداشتی و درمان

 
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 4,109
سپاسها: : 3,681

5,835 سپاس در 1,524 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

آناهیتا جان از این چیزا زیاده و همه کم و بیش هم در اطرافمون دیدیم فقط نمیدونم این اتفاق برات تو تهران افتاده یا کرمانشاه اما فقط به عنوان ی خواهر بزرگتر میخوام بگم مواظب باش ...........
به هر حال امیدوارم بتونی به این دوست جدیدت کمک کنی

اما بچه ها من امروز صبح با دوستم رفتیم باشگاه و با ماشین اون بودیم بعد از تمرین با هم رفتیم مر کز تعویض پلاک برای تعویض پلاک ماشینش و نمیخواست تنها باشه منم باهاش رفتم البته چون با دوستم بودم بهم خوش گذشت و خوشبختانه زود کار انجام شد و اومدیم خونه اما وقتی پارسا از مدرسه اومد گفت که باید امروز بچه ها به ماماناشون دیکته بگن
وای خدا از این بدتر چی میتونست باشه
داشتم از خستگی میمردم بعد از این که 3 صفحه براش سوال ریاضی نوشتم باید پارسا بهم دیکته میگفت و من مینوشتم و باید بفرموده آقا ی سری از کلمات هم اشتباه مینوشتم
وقتی دیکته تموم شد نمره منم شد 18
بعد که باباش اومد به باباش گفت میدونی مامان خیلی بی سواده با این سن و سالش دیکته کلاس چهارم و 18 شد

به نظر شما اون لحظه من باید چی کار میکردم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

__________________
یک پاییز فقط برای من و تو
پاسخ با نقل قول
5 کاربر زیر از shokofe سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید