ببخشید جمیعا! شعر نیستن اما جمله های (به نظر من) قشنگی بودن!حیفم اومد نگم! تلخی روزگار اینه که خیلی چیزا رو میشه خواست، ولی نمیشه داشت!
------------------------
تویی که مرا در سقوط می بینی! تابحال اندیشیده ای که شاید تو خود وارونه ایستاده ای؟
------------------------
چشمانم خسته است و نبض دهنم افتاده! کاش نگاهت یک قدم نزدیکتر بود!
------------------------
دلم به بهانه همیشگی باز گریست! بگذار بزرگ شود تا بداند هرچه خواست همیشه نیست!
-------------------------
راه که می روم مدام پشت سرم را نگاه می کنم!دیوانه نیستم، از پشت خنجر حورده ام!
-------------------------
کاش همیشه در کودکی می ماندیم تا به جای دلمان، سر زانوهایمان زخمی می شد!
-------------------------
کمی زود بود ولی دعایت گرفت مادربزرگ!پیر شدم!
-------------------------
کسی حرفی از قاصدک می زند
و دارد دلم را محک می زند
کسی گفت برایت خوشی می خرم
دل ساده ام را کلک می زند
کسی اعتماد مرا می جود
و بر باورم مهر شک می زند
چنان خنجری خوردم از پشت سر
که خون از گلویم شتک می زند!
__________________
I know that in the morning now
I see ascending light upon a hill
Although I am broken, my heart is untamed, still
ویرایش توسط Saba_Baran90 : 11-23-2011 در ساعت 11:55 PM
|