الان که دارم مینویسم تنها هستم
تنهای تنها
امروز تونستم یک نمره ی عملی خوب بگیرم از خودم راضی هستم و به خودم افتخار میکنم
هنوز کارهای زیادی مونده که باید انجامشون بدم ولی دیگه احساس بدی ندارم من همشون رو انجام میدم
جالبه هر وقت کار داری ناراحتی و وقتی تمام کارهات انجام میشه دوست داری ادامه داشته باشه . مثل یک حس خوب هست که دائم نیست اون لحظه تو هستی و خودت و هیچ چیز دیگه ای نیست هیچ حسی جای اون حسو نمیگیره
حس اینکه تو مثمر ثمر هستی بدرد یه چیزی میخوری و ارزشی داری که میتونه مورد سنجش قرار بگیره . من امروز کارهای زیادی نکردم اما کارهایی که انجام دادم رو خوب انجام دادم با روش خودم انجام دادم امضام روی اونها هست این چیزی که دوست دارم