سلامی دوباره اول بگم من اینترنتم وصل شده ... دوم بگم امروز بلیط گرفتم واسه چند روز دیگه ..الان که اومدم دیدم اشتباه ساعت 6 صبح هست من فک کردم چهار عصره. ....نگو 6:15 رو 16:15میخوندم ... حالا این همه راه برو باز عوض کنی شکوفه با این شهرتون..به قدم منه اینجور برف میاد..دماغم یخ زد..هر جا رفتم آبروم رفت صبا جان من یه چیز ار حرفات فهمیدم این یه فیدبک هست ..اگه حس خوبی نداری دیگه فیدبک ندم اینکه اصولا کسانی که توقع زیادی از خودشون دارن نسبت به دیگران همین حسو دارن..من حسم میگه و با شناخت کمی که ازت دارم..یه جورایی با این حس کامل بودن ادما هم خودت و هم اطرافیانت اذیت میشن البته من خودم اینو موضوع را دارم...و بخاطرش خیلی جاها از زندگیم لذت نبردم... مهدی من هستم دیگه..درس که نمیخونم..بعضی ها همچین ارشد ارشد میکنن..من انگار دانش اموز هستم تا باشه از این محبت ها به همدیگه باشه محبت ، محبت میاره محمد چقد کلافه ی از خودت ...یه خرده دکمه اینتر هم بزن بردار مومن