امروز تقریبا روز خوبی بود ولی یکم بدو بدو زیاد داشت!
خسته شدم!
نمی دونم منتظرم چی بشه که هر روز که تموم میشه حس می کنم امروزم یه چیزی کم بود!
بعضی وقتا زیاد حرف تو دلت نگه داری میشه یه گلوله پنبه که خیلی راحت تو گلوت گیر می کنه و راه نفستو می گیره!
کاش حرف زدن هم مثل حرف شنیدن آسون بود!
اینقدر کاش دارم که نگو! شایدم از بدی خودمه!
شاید من نمی تونم درست بفکرم! همین الآنم حس می کنم کسی رو رنجوندم در حالیکه اصلا نمی خواستم، اما نمی تونم هم بهش بگم که نمی خواستم، چون اصلا مطمئن نیستم رنجیده باشه!
بعضی وقتا فکر می کنی حداقل تو یه زمینه خوبی! یه اخلاقت خوبه بعد از دیگران هم می شنوی ، بعد که همه چی به خوبی و خوشی تأیید شدف ناخواسته خرابش می کنی!
کاش می شد ازش می پرسیدم اینطور شده یانه. چقدر این احساس بده!
کاش ....
بیخیال!
گند زدم!
نشد!
__________________
I know that in the morning now
I see ascending light upon a hill
Although I am broken, my heart is untamed, still
ویرایش توسط Saba_Baran90 : 11-29-2011 در ساعت 06:18 PM
|