نمایش پست تنها
  #198  
قدیمی 12-20-2011
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض


اهدای عضو، اهدای زندگی

دختر: می دونی فرداعمل قلب دارم ؟

پسر: آره عزیز دلم
...
دختر: منتظرم میمونی ؟

پسر رویش را به سمت پنجره اطاق دختر بر میگرداند تا دختر اشکی که از گونه

اش بر زمین میچکد را نبیند و گفت ، منتظرت میمونم عشقم

دختر: خیلی دوستت دارم

پسر: عاشقتم عزیزم

بعد از عمل سختی که دختر داشت و بعد از چندین ساعت بیهوشی کم کم داشت ، به هوش می آمد ، به آرامی چشم باز کرد و نام پسر را زمزمه کرد و جویای او شد

پرستار : آرووم باش عزیزم تو باید استراحت کنی

دختر: ولی اون کجاست ؟ گفت که منتظرم میمونه به همین راحتی گذاشت و رفت ؟

پرستار: در حالی که سرنگ آرامش بخش را در سرم دختر خالی میکرد رو به او

گفت ؛ میدونی کی قلبش رو به تو هدیه کرده ؟

دختر: بی درنگ یاد پسر افتاد و اشک از دیدگانش جاری شد .. آخه چرا ؟؟؟؟؟

چرا به من کسی چیزی نگفته بود ؟

.. بی امان گریه میکرد""

پرستار: شوخی کردم بابا !! رفته دستشویی الان میاد


__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید