يارت شوم ، يارت شوم ، هرچند آزارم كني
نازت كشم ، نازت كشم ، گر در جهان خوارم كني
بر من پسندي گر منم ، دل را نسازم غرق غم
باشدشفابخش دلم ، كز عشق بيمارم كني
گر رانيم از كوي خود ، ور بازخواني سوي خود
با قهر و مهرت خوشدلم ، كز عشق بيمارم كني
من طاير پربسته ام ، در كنج غم بنشسته ام
من گر قفس بشكسته ام ، در كنج غم بنشسته ام
من گر قفس بشكسته ام ، تا خود گرفتارم كني
من عاشق دلداده ام ، بهر بلا آماده ام
يار من دلداده شو ، تا با بلا يارم كني
ما را چو كردي امتحان ، ناچار گردي مهربان
رحم ، آخر اي آرام جان ، بر اين دل زارم كني
گر حال دشنامم دهي ، روز دگر جانم دهي
كامم دهي ، كامم دهي ، الطاف بسيارم كني
__________________
زندگی را نفسی ارزش غم خوردن نيست و دلم بس تنگ است ، بی خيالی سپر هر درد است ، باز هم می خندم ، آن قدر می خندم که غم از روی رود
ویرایش توسط فرگل : 12-25-2011 در ساعت 09:45 AM
|