صداش که می شنوی
تا انتهای وجودت میلرزد.
ضربان قلبت بالا می رود
جریان خون بیشتر می شود
چشمت نور بیشتری پیدا می کند.
چه خبر شده خدایا
دوست داری ببینیش .
نگاهش کنی
فرمانش ببری
هرچه میگوید
می گویی چشم.
امر بفرما.
میگه چر الفظ قلم حرف میزنی
ولی تو خودت هم نمی دونی چطوری حرف می زنی
چون حرف زبانت نیست
حرف دله
چه ساعاتی بر ادم می گذرد.
دوست داره تمام نشه
ان لحظه ها تا پای قبر هم همرات میاد
ولت نمی کند .
بیادش که می افتی شارژمی شی
جان میگیری .
دوست داری بازم حرکت کنی
|