پرواز
خداوندا نا امیدم نا امید از رحمتت
دلم مرگ می خواهد مرگی که همه از آن گریزانند
آنچنان که خود نیز روزی گریزان بودم
روزی که می پنداشتم دنیایت مثالی از بهشتی ست که وعده اش را داده ای
ولیکن دیرگاهی است دنیایت سنگی شده
پر ز نیرنگ ...و...ریا...و...دورنگی شده...
ولی من را یارای سنگ شدن و زیستن در این جهنم نیست
از بهر این است که تمنای در آغوش کشیدن مرگت را دارم....
می خواهم آرام بگیرم
درونم طوفانی جریان دارد که هر دم من را به نابودی می کشاند
خداوندا....خسته ام..خسته مرا دریاب.......
پروازم ده......نجاتم ده.........
|