آنا جمیعا سلام
آنا من میرم تو تاپیک کرمانشاه یه چیزی می نویسم بعد بر میام برم همه جا سر بزنم، یهو استرس می گیرم میگم دختر برو درستو بخون!
دفعه بعدی از اینجا شرو میکنم
فردا صب امتحان دارم
ایشالا خوب امتحانمو بدم، میام اینقدر می حرفم که بیرونم کنین!
پسردایی مهدی هنوز تو فکر اون حقوق هستم!
اینجا همیشه روشن هست و روشن هم باشه انشاا...!
همتونو دوس دارم
دعام کنین!
راسی امروز مهرگانو دیدم!
بقیه شو بعدا میگم!
بای بای
__________________
I know that in the morning now
I see ascending light upon a hill
Although I am broken, my heart is untamed, still
|