نمایش پست تنها
  #157  
قدیمی 01-24-2012
FereShteH آواتار ها
FereShteH FereShteH آنلاین نیست.
کاربر خيلی فعال
 
تاریخ عضویت: Jan 2010
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 4,317
سپاسها: : 1,663

2,620 سپاس در 1,701 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

دلت را خانه‌ی دریا نکردی
نگاهی بر من شیدا نکردی
درون چشم تو گم بودم، افسوس
گذشت عمر و مرا پیدا نکردی

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

تکلیفم روشن شد
خاموش میشوم
شیرینم ....
فرهاد وار اینبار باید به جای کوه
دل بکنم!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

اینجا زمین است ، زمین گرد است !
تویی که مرا دور زدی ..... فردا به خودم خواهی رسید !!!!
حال و روزت دیدنیست....

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

رسم دنیا فراموشی است، اما تو فراموش نکن کسی در لابلای گذر زمان به یاد توست.

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


به باغم یاسمن بودی چه می‌شد؟
عروس این چمن بودی چه می‌شد؟
چرا چون باد رفتی از کنارم؟
همیشه مال من بودی چه می‌شد؟

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

هر روز

این عشق یکطرفه را طی میکنم

یکبار هم تو گامی بدین سو بردار

نترس

جریمه اش با من !

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

هیچوقت عاشق متفاوت ترین ها نشو، چون همین متفاوت ترین آدما به متفاوت ترین شیوه

قلبت را می شکنند..

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

رها کردی چرا دست دلم را؟
به خاک و خون کشیدی حاصلم را
مرا تو می‌کشی صدبار در روز
ولی من دوست دارم قاتلم را

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

احساسم را به دار اویختم...

منطقم را به گلوله بستم...

لعنت به هر دو...

که عمری بازی ام دادند...

دگر بس است...

می خواهم کمی به چشمانم اعتماد کنم...
__________________


پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید