در استراليا زن حکم حيواني اهلي را داشت که فقط براي شهوتراني و توليد نسل به کار ميرفت.
ازاينرو، در دوران قحطي او را ميکشتند تا گوشتش را بخورند.
زن در نظر آنها چنان بيارزش بود که در هنگام مريضي، گاه او را خفه ميکردند.
ارزش زن در تمدن ايران باستان نيز با تمدنها ديگر تفاوتي نداشت.
به ويژه در دوران ساساني که زن نه انسان، بلکه شي به شمار ميآمد.
زن دراين دوران به اندازهاي کمارزش بود که حتي در انديشه و سخن و رفتارش از خود ارادهاي نداشت
و روزانه سه بار بايد از همسر خود ميپرسيد که چه بگويد؟ چه بينديشد و چه بکند؟!
زن دراين دوران، مانند کالايي معامله ميشد و مردها زن اصلي خود را به طور موقت به همسري مردي ديگر درميآوردند که ازدواج با زن عاريتي نام داشت.
دراين کار رضايت زن شرط نبود.
در عصر جاهليت عرب نيز، زنان مانند ساير ملل، محروم و تحت ستم بودند.
زن جايگاه انساني و اجتماعي نداشت و حياتش موجب ننگ و عار بود.
يکي از فاجعهآميزترين پديدههاياين عصر -وئاد- يا زنده بهگور کردن دختران بود
که رواج بسيار زيادي داشت.
|