بدآموزى و كج انديشى
بدآموزى و كج انديشى
طلبه اى مى گفت : شخصى به ظاهر باسواد و متّقى به من گفت : بهتر است انسان نماز شب نخواند و نماز صبح را هم نزديك طلوع آفتاب به جاى آورد، براى اين كه دچار عُجب و خودبينى نشود، و چون نماز شب غرور مى آورد بايد آن را ترك كرد!
آن طلبه گفت : در اثر اين كلام (چون گوينده آن را مورد اعتماد مى دانستم ) چندين سال نماز شب نخواندم با اينكه سحر هم بيدار بودم !
ببينيد بدآموزى و كج انديشى را! به آن طلبه گفته شد:
آن شخص شيطان بوده كه چنين سخن مزخرفى را بر زبان رانده است ؛ زيرا، اگر اين سخن صحيح باشد در همه مستحبّات جارى است . بنابراين بايد گفت : نماز جماعت و قرآن و دعا و... نخوانيم زيرا مغرور مى شويم ! بى ارزش بودن اين گفتار به قدرى واضح است كه نيازى به تفصيل ندارد. چون بديهى است كه انسان در كنار انجام مستحبّات بايد رذائل اخلاقى را از خود دور كند. و اصلاً خودِ نماز شب باعث توفيق انسان براى ستردن و زدودن صِفات رذيله مى شود و آن خدايى كه توفيق سحرخيزى مى دهد توفيق پيراسته شدن از مرض خطرناك عُجب را نيز عطا مى كند.
ثانياً، چنين شخصى كه اين قدر لاابالى و بى تعهّد است كه نماز صبح خود را در آخر وقت مى خواند، معنى ندارد دچار عُجب بشود و اصلاً دليلى براى عُجب او نيست مانند كورى است كه نامحرم را نمى بيند! بلكه هنر است كه انسان با رعايت و انجام مستحبّات ، دچار خودپسندى نشود و خلاصه تقواى منفى به درد نمى خورد، آنچه سودمند است تقواى مثبت است.
__________________
ای بنده تو سخت بی وفایی ، از لطف به سوی ما نیایی
هرگه که ترا دهیم دردی ، نالان شوی و به سویم ایی
هر دم که ترا دهم شفایی ، یاغی شوی و دگر نیایی . . . ای بنده تو سخت بیوفایی ...
|