مدتها هست که اینجا نیومدم ظاهراً من نباشم این تاپیک هم سوت و کوره
گذشته از اینها در طول این چند روز تمامی هم و غم ما شروع ترم جدید و انتخاب واحد و اینجور داستان ها هست چرا همیشه موقع انتخاب واحد دانشجو باید تا حد مرگ استرس داشته باشه مثلاً من میخواستم آز ارتعاشات بردارم 4 نفر بیشتر جا نداشت و فقط شانس آوردم که تونستم بردارم ! چون دوستام نتونستن بردارن امتحانام که 2 2 تا یک روز شده اصلاً افتضاح اما من پوستم کلفته این چیزها برام بت نیست که نتونم از پسش بر بیام چیزی که منو آزار داد دورویی بعضی از به اصطلاح دوستام بود که مثلاً برای یک درس کتاب با هم شریکی تهیه کرده بودند و به صورت جمعی نشستن مطالعه کردن و هر وقت من به هر کدومشون زنگ میزدم میگفتن وقت نداریم و ولش کن از این جور داستان ها موقع امتحان که شد تازه فهمیدم اینا بهم دروغ گفتن و نشستن با هم درس خوندن خلاصه امتحان دادیم و الحمدالله من تو همون درس نمره اول کلاس شدم
خدای جای حق نشسته ، و حق آدمهای نامرد رو میزاره کف دستشون
مثلاً به من میگفتین بیام باهاتون درس بخونم چی میشد ؟ این دیگه چه کاری بود ؟
بعضی ها به خاطر نمره دست به کارهایی میزنن که گاهی اوقات از دانشجو بودن خودش هم خجالت میکشه انگار نه انگار 20 سالشونه مثل بچه های 5 ساله یک حرکتهایی میکنند آدم اعصابش خورد میشه نمونه اش یکی از بچه ها رفته پیش یکی از استادا پشت سرم صفحه گذاشت که فلانی پشت سر شما صحبت میکنه میگه این استاد اصلاً خوب نیست و از این حرفا ، خوب شد من اون استاد و دیدم باهاش صحبت کردم وگرنه اگه طرف توجیه نمیشد معلوم نبود چه بلایی سرم میومد
هنوزم نفهمیدم کی بود رفت پشت سرم صحبت کرد ولی میدونم الان دیگه جرات این کارو نداره چون میدونه دنبالشم .