[مهبا]

نوشته اصلی توسط مهدی

سلام بر مهبا خانوم گرامی
آواتارت زیباست و بامزه
خودم که خیلی خیلی خوشحالم بالاخره اومدم کرمانشاه احساسم اصلن قابل وصف نیست فعلا تقریبا روزی نبوده که در این مورد صحبت نکنیم
و دوباره مستعد آمدن هستیم هم من هم خانوم اونم بشدت
چون هم چند تا از دوستان رو ندیدم که دلخور شدند هم اینکه ایندفه یک روز را به امپراطور اختصاص میدیم تا ازشرمندگی نتوانستن اجابت دعوتش در بیایم.

اتفاقا خوزستان بهترین موقع اومدنش از بهمن تا اردیبهشت است و البته اگه دوست دارید گرمای 50 درجه و بیشتر رو تجربه کنید تیر و مرداد هم خوبه
اگر به خوزستان دیار آب و آفتاب اومدید خوشحال میشیم . کلبه کوچک و محقری هست چند روزی را بد بگزرانید

صفا دیگه پیش من نیست! با فرانک خانوم هست
پی نوشت: صفا بلا سر کسی نیاره چیزیش نمیشه

سلام آقا مهدی ممنونم به خاطر آواتار این آواتار یک سریال دو قسمتیه که در هفته های آینده قسمت دومش پخش میشه

راستش من از این آواتار خیلی خاطره های قشنگ دارم وقتی اولین بار اونو به عنوان آواتار یاهو مسنجرم گذاشتم خیلی دوستام خوشحال شدن و استقبال کردن از اون به بعد بهم
میگفتن خاله مهبا من هم که همیشه ضعف خاله بودن دارم چون هیچوقت خاله نمیشم خیلی خوشمان آمد

چند وقته اون حس همیشگی که قبلا می اومدم فروم رو ندارم دچار بی اعتمادی و عدم اعتماد به نفس شدم احساس میکنم برا همه بی تفاوت شدم و بودن و نبودنم
مهم نیست گفتم یه تغییرات در آواتار و امضام بدم شاید روحیه ام بهترشد

خوشحال میشیم که دوباره بیایین کرمانشاه ولی حتما سرپل هم بیایین

یادتونه همیشه میگفتم یه روز همه با نیسان آبیه میایین کرمانشاه ولی به من سر نمی زنینن

من هیچوقت از دوازده تیر تا هفت مهر خوزستان نبودم شاید امسال اومدم تجربه اش کردم اگه شد مزاحم شما و خانم خونه میشم

نگرانیم برا صفا بیشتر شد با گرز آبجی فرانک بلایی سر کسی نیاره

نوشته اصلی توسط Saba_Baran90

مهبا جون راست میگه خانومی آواتارت خیلی خوشگله

مرسی صبا جونم چشمات قشنگ میبینه قسمت دومش که در هفته های بعد پخش میشه

رو من خودم بیشتر دوس دارم حالا بعد که گذاشتم شما هم نظر بدین

نوشته اصلی توسط Saba_Baran90

آنا اینجا چرااینجوری شده؟
همه غایبن!

ایشالا که درست میشه و دوباره همه جمع میشن من که ده روز دیگه امتحان ارشد رو میدم و راحت میشم با اینکه نخوندم و نمی خونم ولی عذاب وجدان دارم کتاب رو دس میگیرم

نوشته اصلی توسط shokofe

سلام به همه

خیلی دلم میخواد بنویسم ولی نمیتونم
اینم ی جورشه ولی اومدم بگم هستم

برخلاف مهدی ناظر دوستون دارم اونم ی عالمه هر چی بگم بازم کمه

سلام شکوفه جونم دلم برات تنگیده بود من هم بیشتر وقتا اینطوری میشم حرف تو ذهنم هست جواب دارم ولی نمی تونم بنویسم

نوشته اصلی توسط ترنم

سلام
میگم خیلی حرف میزنید
ببینین کمتر از 8 ساعت دو صفحه
ا قامهدی موبایل فروش صورتی رنگ
رنگت دخترونه شده

امیدوارم همه خوب باشن
قرمزته
وتا رنگمم قرمز نشه دست از سر پی سی برنمیدارم

ترنم جونم هیچ راهی نداره فقط باید شب ور روز تو پی سی باشی تا بتونی به همه صفحه ها برسی ایشالا موفق بشی گلم

به خاله رزیتا جونم و دریا جون همه ی کاکو شیرازی ها هم درود می فرستم

محمد هم فکر کنم رفته چشم پزشکی به خاطر گرد و خاکی که رفته تو چشمش

جای آریانا و مینا جونم و فرگل عزیزم و افسانه جون هم خیلی خالیه