آنا این تاپیک انگلیسیه نبود من غمباد می گرفتم!
غزل خیر ببینی!
شده دفتر ژورنال شخصی من!
حالی میده خدایی!
وقتی می نویسم اصلا انگار دارم تو دفتر شخصی خودم می نویسم و به همین خاطر دوسش دارم!
__________________
I know that in the morning now
I see ascending light upon a hill
Although I am broken, my heart is untamed, still
|