
02-11-2012
|
 |
مدیر بخش موبایل
|
|
تاریخ عضویت: Dec 2009
محل سکونت: شیراز
نوشته ها: 3,181
سپاسها: : 7,693
7,279 سپاس در 3,383 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
نقل قول:
نوشته اصلی توسط Saba_Baran90
حسین بدو درستش کن!
بازم دو دیقه نبودم ها! داری توهم می زنی!
من که هیچ تغییری نمی بینم!
من جوابمو می خوام! 
نقل قول مدرن:
آره پسردایی پست طولانی خیلی کیف داره!
همچین ابهت داره!
----------------------------------------------------
نه دیگه پسردایی اینجا همه می خونن، همه هم که فارسی راحتشونه، یهو دیدی لو رفتم! 
اونجا کسی نمی ره بره هم حوصله انگلیسی ترجمه کردن نداره!
----------------------------------------------------
ما دعوامون ناقص موند با این پست درخشان حسین!
-----------------------------------------------------
دوتاییتونو زیر بگیرم! 
اینم ایده ایه ها! 
نه بابا اتفاقا حرف جالبی زد درباره نوترون!
|
اینقدر پستهام ریخته به هم که دارم از خودم نا امید میشم . این پست رو میزنم اگر دوباره خراب شد نسیم که خوبه طوفان هم بیاد اینجا نمیام .
نقل قول:
نوشته اصلی توسط Saba_Baran90
آنا حالم بده!
بیشتر از دل شکستن، خودم شکستم!
اما طبق معمول بریم دعوا و شوخی!
حسین نبودی من با کی دعوا می کردم!
|
سوسانو این اعلام پرچم سفید ، آتش بس !!. دعوا بده به قول مهدی بیا بجنگیم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط Saba_Baran90
شکوفه جون آنا مهمون داری سخته!
ما وقتی مهمون داریم، مامانم غذا رو درست می کنه دیگه بقیه اش منم!
خواهر هم ندارم!
سالاد هم تخصص خودمه!
ظرفای شام هم مال منه!
البته همراه با کنسرت! من کاری به سختی ظرف شستن رو بدون موسیقی انجام نمی دم!

اگه مهمونا بشورن که هیچ، وگرنه من تا دو روز بعد از مهمونی میرم رو استندبای!
|
خدا قوت صبا ، خسته نباشی . این هدیه رو به مناسبت ولن تاین قبول کن به نفعته ! سیم ظرفشویی جادویی میزاریش توی سیمک ظرف شویی بعدش بیا معجزه رو ببین
نقل قول:
نوشته اصلی توسط Saba_Baran90
(قابل توجه خاله رزی: کل کل! )
نه که من نیام نسیم می ذاره اصلا نبودم معلوم باشه! 
من دو روز نیام کلا به نفع نسیم می شه!
اصلا همون که گفتم زنگ می زنم بیاد ببردت! 
(وای خدا جون عجب بازیگری ام! نیگا چه خوشگل دیالوگ درام از خودم درآوردم!   )
|
از کجا میدونی به نفع نسیم میشه ؟
جان من تازه دو روزه از دستش نجات پیدا کردم . نزنگیا !!!!!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط Saba_Baran90
آنا حسین جون الآن مهمونی بودم!
یه جورایی دلم سوخته!
اما بازم شادم! شکر! یه چیزای خوبی هم پیدا کردم!
|
چی پیدا کردی ؟کنجکاو وشدم ، زود اعتراف وکن
نقل قول:
نوشته اصلی توسط Saba_Baran90
باید مردونگی به خرج می دادی ازش می خریدی!
اینقدر بغضم گرفته که به همین دو خط پستت هم داره اشکم در میاد!
|
اِ آخه من و فندک !، این دختره هم پولدار شده به جای کبریت فندکهای مارک میفروشه
نقل قول:
نوشته اصلی توسط Saba_Baran90
نه که نسیم می ذاره آثار منو بخری!
سلیقه که نداره!(خاله جونم پیشرفت کردم! متلک دوجانبه بود!  )
|
اثر تاریخی داشته باشی که زیر خاکی باشه خریداریم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط Saba_Baran90
آنا چرا از اول 1971 بود؟
|
بین هر چهار تا عدد یه بعلاوه بذار بعد جمعش کن .
نقل قول:
نوشته اصلی توسط حسین
بچه ها پی سی سیتی تِمِش عوض شد شما هم همینو میبینید ؟
|
از خودم هم نقل قول میگیرم
اولش فک کردم خودم خرابکاری کردم تنظیمات دسکاری شده !
نقل قول:
نوشته اصلی توسط bigbang
مرسی از شما علی آقا دستت درد کنه منم دوست دارم
حسین که شک نداشته باش متولد 1971 هست (تقصیر خودته منو پیش همه ضایع کردی  ) بعد صبا خانوم من چجوری پاشم برم مسافرت خانوما چیکار کنم اونجا خرس گنده ! در مورد پاک بودن نه بابا ما اونقدرها پاک پاک نیستیم زمینه خلاف داشتیم منتها عرضه شو نداشتیم  نمونه اش یکبار رفتم سیگار بابام رو از تو جیبش برداشتم رفتم پیلوت خونمون آتیشش کردم هی توش فوت کردم دیدم هیچ اتفاقی نمی افته اصلاً کلاً دیگه بیخیالش شدم آخه یکی نبود بگه احمق این همه فوت کردی یکبار با دهنت نفس میکشیدی خلاصه نشد دیگه !
نوترون ذره خیلی مهمی هست میدونستین عامل انفجار هسته ای همین نوترون هست پس از این مواظب باشیم شما عصبانی نشی !
حسین من همراه اول دارم ولی نمیدونم چرا موبایلم رو همه جا جا میزارم الان باید برم خونه داییم موبایلم رو بردارم بیارم !
|
-بیگی آخرش منو مجبور میکنی اون کپی شناسناممو آپلود کنم
-اون سیگار رو مطمئنی از ته آتیش نزدی بیگی ؟
بیگی جون من در حد لالیگا بهت ایمان آوردم . الحق که پرفسور پی سی هستی . نسبتی با بالتازار نداری ؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط دانه کولانه
اقا ترا خدا نقل قول کردن رو یاد بگیرید کدش و چهره ی پستها رو خراب نکنید
اگر هم اشتباه میکنید خب ویرایشش کنید .
|
امپراتور ما را ببخش .. اشتباهیدیم ... دیگر نمیتکراریم.
ممنونم مهدی جان گفتم تقیر هویت بدم که شناخته نشم اما کارگاه سایت اولین نفری بود که دسگیرم کرد . با دست بند آوردم اینجا که اعتراف کنم .
1971 1971 1971
چِلا اااا ؟
__________________
گاهی حس میكنم
گذشته و آینده آنچنان سخت از دو طرف فشار وارد میكنند
كه دیگر جایی برای حال باقی نمی ماند...
ویرایش توسط hossein : 02-11-2012 در ساعت 02:25 PM
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|