نمایش پست تنها
  #4117  
قدیمی 02-13-2012
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

وای فرانک چه بامزه بود این روشی که گفتی
ولی اونا بی خیال تر از این حرفهان، تا برم تو اتاق با تلفن حرف بزنم مامان طفلکی همه رو شسته، من میخوام مامان نشوره، یکیشون مجرده ولی اون یکی 2 تا بچه هاش مدام به مامانم میگن مادرجون اینو میخوایم مادرجون اونو بده

شکوفه جان مرسی از همدردیت

منم دارم میشم مثل مامانم باید جلو دست بچه هام یه ریز کار کنم
نمیخوامممممم البته مامان از این وضعیت گله ای نداری فکر کنم راضی هم هست چون روزی چندبار تماس میگیره همش میگه بیاین، تقریبا هر روز همه مون اونجایم

....................

ممنونم صبا جان خداوند شما و خانوادت رو برای هم حفظ کنه
اگه فهمیدی طرف کیه به ما هم بگو
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری

ویرایش توسط رزیتا : 02-13-2012 در ساعت 01:10 PM
پاسخ با نقل قول
7 کاربر زیر از رزیتا سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید