نه اتفاقاً خیلی هم خوبه منتها باید زاویه پرتابت یه طوری باشه که بچه زیاد آسیب نبینه
اما من سیاست دارم هر وقت گیر اینجور بچه ها میفتم بدجوری ذهنشون رو درگیر میکنم
نمونه بچه دختر خاله مادرم اسمش هست سبحان اومده بود خونمون
مشهدی گردن کلفتا سید هم هست دیگه فقط داشته باشید داستانو دیگه
همش دوست داره دعوا بیفته تفنگ بازی کنه من گفتم این که حالت عادی آروم نمیشه دعواش هم کنی والدینش شاکی میشن
من نشستم براش داستان تعریف کنم یک کتابی داشتم نوشته های پراکنده صادق هدایت یه سری داستان قشنگ داره بیانش کودکانه هست
آقا من گرفتم این داستانو براش تعریف کردم یعنی مثل خمیر نرم شد بچه دهن همینطوری باز داشت منو نگاه میکرد !
بعدش من رفتم تو پذیرایی پیش مادرم نشستم پیش مهمونا این تو اتاق من بود
یواشکی برگشتم در اتاقم یکم باز کردم ببینم داره چیکار میکنه دیدم داره با خودش داره خاله بازی میکنه
خلاصه در این مواقع گاهی اوقات پس گردنی لازم هست یا مثلاً شکلاتی چیزی داشته باشی که به بچه بدی هم ای جواب میده ساکتش میکنه !