یه روزی گفتی بهم دنیا شده پر از گرگ
مواظب خودت باش تو این دنیای بزرگ
اینقدر لالایی خوندی تا که خودت خوابت برد!
گرگه شبیخون زد و به جای من تورو برد!
عزیز مهربونم از گرگ ها غافل نباش!
مواظبم نبودی!مواظب خودت باش!
-----------------------------------
از تو بیشتر خاطره هایت را دوست دارم که با من ماندند
آرام و بی ادعا!
-----------------------------------
از آخرین آشیانه ای که پائیز برای بغض هایم ساخت
از آخرین لحظات مبهم آن شب یلدایی که آسمان ابری بود
از بازدم های ناامیدو ملایم باغ در نیمه شب های زمستان
تنها باوری کودکانه برایم مانده
اینکه دوست داشتن تنها کاری است که از دستم بر می آید!
------------------------------------
آرزو دارم خورشید رهایت نکند
غم صدایت نکند
ظلمت شب سیاهت نکند
و تو را از دل آن کس که تبش در دل توست
حضرت دوست جدایت نکند!
-----------------------------------
از یه جایی به بعد دیگه نه دست و پا می زنی
یه دل دل می کنی، نه دادوبیداد می کنی
نه گریه می کنی نه دیگه به دیوار مشت می زنی
نه سرتو می زنی به دیوار...نه....
از یه جایی به بعد فقط سکوت می کنی!
----------------------------------
اگر لب ها دروغ می گویند
از دست های تو راستی هویداست
و من از دست های توست که سخن می گویم!
----------------------------------
آنقدر فریادهایم را سکوت کرده ام که اگر به چشمانم
نگاه کنی، کر می شوی!
----------------------------------
این روزا بعضی ها جوری زیرآبی میرن که دلت می خواد بهشون بگی
من نگاه نمی کنم، بیا بالا لا اقل یه نفسی بکش خفه نشی!
__________________
I know that in the morning now
I see ascending light upon a hill
Although I am broken, my heart is untamed, still